پیش نوشت: این هشتمین و آخرین مطلب از سری مطالب مربوط به عمیق سازی مفاهیم کتاب نوپای ناب نوشته اریک ریز است. در صورت تمایل میتوانید تمامی قسمت های قبلی (قسمت اول، دوم، سوم، چهارم، پنجم، ششم و هفتم) را نیز در وبلاگ لین دیزاین بخوانید.
محتوای اصلی: آخرین موضوعی که برای مرور کتاب نوپای ناب در نظر گرفته ایم، چگونگی حفظ روحیه نوآوری پس از رسیدن استارتاپ به بلوغ است. به ویژه زمانی که استارتاپ در دل یک شرکت بزرگ ایجاد شده و رشد کرده است، برای اینکه روحیه نوآوری و استارتاپی در مراحل بعدی عمر استارتاپ حفظ شود، کارآفرینان نیازمند ایجاد ساختاری مناسب برای بروز و به ثمر نشستن نوآوری های تخریبگر و خلاق و همزمان نیازمند ساختاری برای کمک به یکپارچه شدن استارتاپ با سازمان مادر هستند. گرچه این ساختار به تنهایی موفقیت استارتاپ را در زمان توسعه یافتگی تضمین نمی کند اما عدم وجود ساختار مناسب به شکست قطعی می انجامد.
چه شرکت های باسابقه و چه استارتاپ ها باید همواره در پی منابع جدید رشد باشند. اریک ریز دستیابی به این هدف را از طریق دنبال کردن تخریب های خلاق و رسیدن به تعالی عملیاتی ممکن می داند وی معتقد است تنها از این راه می توان منابع رشد جدیدی برای استارتاپ پیدا کرد و با سازمان های جاافتاده ای که خیلی سریع به رقیب سرسختی برای استارتاپ بدل می شوند، رقابت کرد. بنابراین توضیه ریز این است که دیگر شایسته نیست استارتاپ را در قالب فازهای جداگانه پیله و پروانه ببینیم بلکه باید از همان ابتدای ایجاد، به استارتاپ متذکر شد که باید همزمان چند کار انجام دهد. برای انجام همزمان کارها، نیاز به نوعی از تفکر به نام «تفکر پرتفولیویی» داریم.
تفکر پرتفولیویی به این معنی است که استارتاپ همزمان می تواند هم بین چالش یافتن مشتری جدید و حفظ مشتریان فعلی تناسب لازم را برقرار کند، هم کسب و کار فعلی اش را مدیریت کند و هم مدل های کسب و کار جدید را امتحان کند. مدیریت این پرتفولیوی فعالیت ها از طریق ایجاد تیم های نوآوری در استارتاپ میسر می شود. این تیم های نوآوری ساختاری خاص دارند که تسهیلگر بروز و به نتیجه رسیدن نوآوری در سازمان می شود.
برای اینکه این ساختار بتواند موفق عمل کند نیاز است که مدیران استارتاپ 3 ویژگی مهم و پایه ای را برای کارکنان این تیم ها فراهم کنند:
تفکر پرتفولیویی به این معنی است که استارتاپ همزمان می تواند هم بین چالش یافتن مشتری جدید و حفظ مشتریان فعلی تناسب لازم را برقرار کند، هم کسب و کار فعلی اش را مدیریت کند و هم مدل های کسب و کار جدید را امتحان کند
بعد از شکل دهی ساختار مناسب تیم، تمرکز بر ایجاد دستورالعمل های کاری برای تیم استارتاپ اهمیت دارد. اهمیت این موضوع زمانی بیشتر می شود که استارتاپ در تعامل با یک سازمان مادر که حامی یا ایجادکننده فعالیت های استارتاپی اوست قرار دارد. در ایجاد این دستورالعمل های کاری (در واقع دستورالعمل های تعامل بین سازمانی) باید به سه موضوع توجه کرد:
در حقیقت، این مسیر شکل گیری یک استارتاپ در دل یک سازمان بزرگ است. بعد از شکل دهی این چارچوب کاری، و در صورتی که هر یک از استارتاپ های کاندیدای ورود به پرتفولیوی خدمات اصلی شرکت به موفقیت لازم دست یافتند و مجوز ورود به پرتفولیوی اصلی را پیدا کردند، باید ورود استارتاپ ها به پرتفولیوی خدمات و محصولات شرکت مدیریت شود.
برای ورود موفق یک استارتاپ به پرتفولیوی خدمات شرکت رعایت چند نکته کلیدی لازم است. روح کلی حاکم بر این نکات، تذکر ویژگی های لازم افرادی است که در هر مرحله از رشد استارتاپ عهده دار مسئولیت های گوناگون اند. در مطلب حاضر 3 مورد از این نکات که هر سه جزو نکات کمترخواندهشده از کتاب نوپای ناب هستند، مورد اشاره قرار گرفته اند.
کمترخوانده شده 18: اولین نکته اشاره به این موضوع دارد که در هر مرحله از رشد استارتاپ نیاز داریم که متخصصان متفاوتی نقش کلیدی آن مرحله را به عهده گیرند. اگر هر استارتاپ نیاز داشه باشد که برای رشد 4 فاز را پشت سر بگذارد، مدیریت هر یک از این فازها تخخص متفاوتی نیاز دارد. آنچنانکه اریک ریز توصیه می کند، این فازها و تخصص های لازم برای آن ها عبارتند از:
مرحله | تخصص |
مقیاس پذیری | کارآفرینی |
تبدیل محصول به وجهه جدید شرکت | روابط عمومی، بازاریابی، فروش و توسعه کسب و کار |
روتین شدن روندها و نیاز به تلاش برای جلوگیری از معمولی شدن محصول | توسعه خط، بهبودهای تدریجی، روش های جدید بازاریابی، کاهش هزینه ها
نیاز به مدیری که در بهینه سازی، تفویض، کنترل، و اجرا توانمند باشد |
مهم شدن هزینه های عملیاتی و محصولاتی که قبلا توسعه داده شده اند و هنوز به آن ها مشغولیم | برون سپاری، اتوماسیون، کاهش هزینه ها
سرمایه گذاری چندان مهم نیست برای رشد اما ادامه رشد وابسته به عملکرد مناسب زیرساخت ها و تاسیسات مهم است. |
ریز می گوید که مشکل اغلب نوپاها در مدیریت این مراحل این است که همان فردی که از ابتدا کارآفرینی کرده و اختراعی انجام داده است، در ادامه راه و در مراحل بعد مسئول مدیریت منابع، تیم یا بخشی که بازاریابی محصول را به عهده دارد هم می شود در حالی که برای انجام مراحل بعد به فرد دیگری با مشخصات دیگری نیاز است که مدیریت کار را به عهده بگیرد. به این طریق هم کارها خوب پیش نمی رود و هم مدیران خلاق را بی جهت درگیر رشد و بهینه سازی محصولات کرده ایم و ورودی نوآوری را با مشکل روبرو ساخته ایم. بنابراین به یاد داشته باشید وقتی محصول از یک مرحله به مرحله بعد می رود، کارکنان (با توجه به خلق و خویی که دارند) می توانند تصمیم بگیرند با محصول جابجا شوند یا روی محصول جدیدی کار را شروع کنند.
کمترخوانده شده 19: دومین نکته ای که ریز توجه مخاطب را به آن جلب می کند این است که به یاد داشته باشیم «برای نوآوران سازمانی، کارآفرینی یک مسیر شغلی رسمی است». به عبارتی افرادی در سازمان مادر مشغول به کار هستند که عنوان رسمی شغلی آن ها «کارآفرین» است و مسئولیت آن ها پایش استارتاپ برای انجام آزمون های لازم و کسب یادگیری های معتبر است. این کارآفرین محصول را توسعه می دهد و در سازمان مادر یکپارچه می کند. اما پس از آن نیاز است که یک تیم بزرگ محصول را رشد دهد و برای آن بازاریابی کند و به مقیاس مناسب برساند. از اینجا به بعد، کارآفرینان به همراه تیم بزرگ مشغول تمرینی جدید می شوند. حالا این تیم است که مسئول انجام آزمایش ها و کسب یادگیری های لازم است نه تنها یک فرد کارآفرین. وقتی ویژگی های جدید اضافه و تغییرات کامل شد، این مدیر ارشد سازمان است که باید میزان موفقیت تیم و توان دفاع آن ها از خودشان در سازمان را بررسی کند.
کمترخوانده شده 20: سومین نکته مربوط به زمانی است که استارتاپی در داخل یک سندباکس توسعه یافته است و درآمدهای شرکت به واسطه آن افزایش یافته است. چالشی که در اینجا پدید می آید این است که نوآوران دیروز مدافعان وضع امروز می شوند و باید چرخه را دوباره آغاز کرد. آن فرد و تیم نوآوری که از به چالش کشیدن وضع قبلی ایده ای بیرون کشیده و آن را به کسب و کاری تبدیل کرده است، پس از مدتی در نقش مدیر(های) کسب و کار جدید به دفاع از کار خود و صحبت از استانداردهای کار برای دیگران می پردازند و از جانب کارکنان جدید با چالش های جدید روبرو می شوند. راه مواجهه درست با این چالش های جدید، تحقیق درستی یا نادرستی فرضیه های بنیادین آن ها با روش های نوپای ناب و طی چرخه ساختن- اندازه گیری- یادگیری برای آن ها است. در این شرایط، گرچه ممکن است خوبی های سیستم قبلی که به سختی آن را با فعالیت استارتاپی ساخته ایم بیشتر به چشممان بیاید و مشکلات آن ناخودآگاه کمتر لمس شوند و در عوض مشکلات سیستم های پیشنهادی جدید بیشتر به چشم مان بیایند، با کشف فرضیه های مناسب و آزمون آن ها باید به سوی آینده جدید رهسپار شویم.
سری مطالب مرور کتاب نوپای ناب همینجا به پایان می رسد. امیدواریم که مرور نکات کمترخواندهشده این کتاب به درک بهتر شما از مفاهیم مطرحشده در آن منجر شده باشد. به زودی، نسخه قابل دانلودی از خلاصه کتاب نوپای ناب اریک ریز در وبلاگ لین دیزاین قرار خواهد گرفت. امیدواریم مطالعه این نسخه نیز به شما برای استفاده راحت تر از مفاهیم کتاب و کاربست آن ها در استارتاپتان کمک کند.
1 دیدگاه
بالاخره نوپای ناب تموم شد. حالا بیشتر به صراحی خدمات بپردازید. 😉😋